راجع به روسیه هم به نظر میرسد در حال حاضر در شرایطی قرار دارد که چند معامله بزرگ با آمریکا و اروپا انجام دهد. در این شرایط ایران میتواند بیش از گذشته در یک بده و بستان و تعامل با اروپا و آمریکا نقش ایفا کند. بنابراین میخواهم بگویم متاسفانه ما در زمین مذاکرات در موضع ضعیفتر در مقایسه با سال ۱۳۹۲ قرار داریم و شکنندگی اقتصاد ما و شرایطمان حتی با آن سال قابل مقایسه نیست. میزان کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی عملا کشور را در شرایطی قرار داده که پذیرش ادامه این چالشها و تنشها را تا حد زیادی غیرقابل قبول کرده است و باور عمومی بر این است که سیاستگذاران دغدغه مردم و معیشت آنها را ندارند، بلکه صرفا نگاهی به رویکردهای فکری خودشان دارند که در این چند دهه دنبال کردهاند و هر زمانی هم که با معیشت مردم منافات داشته است، صرفا با اتکا به مقداری پخش کردن پول نفت توانستهاند ترمیم جزئی به عمل بیاورند که آن هم در شرایط حاضر مطلوب نیست.
در کل بر این باورم، اطاله موضوع برای ما کار را سختتر خواهد کرد. اما اگر کشور و اقتصاد آن هر چه زودتر به یک شرایط نسبی بازگشت به برجام دست یابد، میتواند نقطه نجاتی برای اقتصاد ایران باشد؛ چرا که اگر بازارها از جمله بازار ارز احساسش بر این باشد که یک دوره طولانی مذاکرات بدون هیچ گشایشی در پیش است، باز هم دچار تلاطماتی که در ماههای گذشته تجربه کردیم خواهد شد و این تلاطمات میتواند اثر فزایندهای روی تورم و نرخ بیکاری داشته باشد و نرخ رشد اقتصادی ما را نیز به سمت کمینههای خود پیش ببرد. در این میان این شرایط روندهایی مثل مهاجرت را تشدید میکند یا سرمایهگذاری را کماکان در کشور پایین میکشد و در نهایت نرخ تشکیل سرمایه ثابت همچنان منفی میماند. از سوی دیگر هر چقدر احیای برجام و تعامل با دنیا زمانبر شود، هزینههای تجارت قانونی ما نیز افزایش مییابد و بیشتر روی صادرات ما به ویژه در شرکتهای کوچک و متوسط فشار میآید. همچنین میزان واردات با افزایش بیشتری مواجه میشود و در خط پایان، کسری دولت تشدید و پررنگتر خواهد شد.
ما باید شرایط امروز کشور را با چند سال گذشته مقایسه کنیم. در تمام مولفههایی که گفته شد ما شکنندهتر از سال ۱۳۹۲ هستیم و در شرایط بحرانیتری قرار داریم. بنابراین برای اقتصاد ما بهتر است که روند بازگشت به برجام کوتاهتر شود. اما بدبینیها به این رویکرد در کشور از این رو وجود دارد که میبینیم صدای تندروها در کشور بیشتر و بلندتر از گذشته شده است و آنها حضور گستردهای در مجلس دارند و به احتمال زیاد در دوره آینده انتخاب ریاست جمهوری نیز قوه مجریه را هم به دست خواهند گرفت و این تغییر قدرت به نفع آنها میتواند کار را برای بازگشت به مذاکرات پرچالش تر کند. حتی با فرض اینکه در این چند ماه، گشایشهای نسبی به وجود بیاید؛ مثلا بخشی از داراییهای ما آزاد شود یا چراغ سبزی برای فروش میزانی از نفت به ایران داده شود، اگر که ایران در تعامل با گروه ۱+۵ و به ویژه آمریکا، مسیر مذاکره و توافقات را تا آن زمان هموار نکند، میتوان پیش بینی کرد یا اینگونه انتظار داشت که ما مجددا به ماراتن مذاکراتی بیفتیم که در دوره محمود احمدی نژاد تکرار شد؛ حالا در آن زمان نفتهای ۱۰۰ و ۱۴۰ دلاری میفروختیم، اما در حال حاضر نفت را نمیتوانیم با این قیمتها بفروشیم و حتی اگر هم بفروشیم قیمت آن به حدود ۵۰ دلار رسیده است. این موضوعات همه نشان میدهد چنین ماراتنی در شرایط فعلی کشور و اقتصاد قابل اجرا نیست، چرا که اقتصاد و جامعه تابآوری چنین رفتار و روشهایی را ندارد. بنابراین امیدواریم برخی حساسیتها با دقت و درایت درک شود و همچنین اتفاقات جدی در تعاملات بینالمللی رخ دهد.
* رئیس اتاق مشترک ایران و اتریش
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد